هوووف چقدر دلم تنگ شده بود برا نوشتن تو وبلاگ!
چقدر خوب بود اون زمانیایی که مینوشتم! برا همین برمیگردم به این دنیای جذاب که مینوسی از هرچی که دات میخاد.
از اون اون زمانا یه 4 یا 5 سالی گذشتهوکلی چیز عوض شده اون موقع مینوشتم از اینکه میخام کنکور بدم
و نگران کنکور دادن بودمو و در گیر درس خوندن وخوشحال از اینکه قراره واسه یه دنیای دیگه تلاش کنم
اما الان که دارم مینویسم سال اخر دانشگام و نمیگم ناراضی اما اگه تجربه ی الانمو داشتم شاید نمیومدم شاید البته!
اینقدر این چارسال چیز میز یاد گرفتم که به این دلیل میگم شاید!و منی که همیشه قاطع حرف میزنم تو این مورد نمیتونم قاطع باشم
داره تموم میشه و بنظرم الان تازه دااره شروع میشه زندگی من داره لود میشه
که قراره چیکار کنم !
اینکه فکر کنم قراره چی بشه!
قبل اومدن به دانشگاه تموم فکرذکرم این بود دیگه تمومه وقتی دیگه بیای دانشگاه ! (میتونم بگم تف بر کشوری که اموزشش بر کنکور باشه)
ولی الان داره تازه همه چی شروع میشهـــــــــــــــــــــــــــ 
درباره این سایت